ماه کوچولوی من ده ماهگیت مبارک

اول از هرچیز لازمه که فرارسیدن اربعین حسینی رابه همه دوستان ونی نی وبلاگیهای عزیز تسلیت بگم. 

قندوعسلم روز به روز شیطون تر وخوشمزه تر میشی . 

پسرگلم تودیگه توسینه خیز رفتن بسیارمهارت پیداکردی ومثل تکاورهای نظامی وبه سرعت نور خودتو به وسایل منزل میرسونی. 

ماه کوچولوی من دیگه دستتو میگیره به مبل و میز و... واز رو زمین بلند میشی حدودا ده روزی بود که به شدت سعی وتلاش میکردی بلندشی اما موفق نمیشدی وبالاخره پس از کلی سعی وتلاش شبانه روزی در این ماه تونستی بلندشی. 

فرشته زمینی من اولین کلمه ای که تواین ماه به زبون اوردی ماما بودنمیدونی وقتی با اون زبون کودکانه خودت منو صدا میکنی چقدر خوشحال میشم انگار دنیاروبهم میدن عزیزماما فدای اون زبون شیرین وکودکانت. 

چند کلمه از دیکشنری شازده کوچولو 

ماما=مادر                    ام=غذا                    باب=بابا      

پسرعزیزم زیباترین وخوش اهنگ ترین صدای زندگی  من صدای خنده های توست فدای اون خنده هات که فضای خونه رودر بر میگیره وقتی که تو میخندی انگار دنیا به روی من میخنده. 

هنوزم مثل قبل زیاد نمیذاری ازت عکس بگیرم تا دوربینو میبینی دستتو میاری جلو ومیخوای اونو از من بگیری. 

پسرفوتبالیست من عاشق توپ وتوپ بازی هستی وقتی توپتو میذاریم جلوی پات تند تند با اون پاهای کوچولوت بهش میزنی وهمینجوری پاتومیبری جلو تا به توپت برسی. 

راستی گلبرگم یادم نبود بگم که وقتی لباس میپوشم تنت خودت خیلی همکاری میکنی وتا دستتو میکنم تو استینت خودت زود میاریش بیرون فداتشم. 

دیگه اون پاهای کوچولوت توی روروک کامل میرسه به زمین واونو به هرطرف بخوای میبری .