شیش ماهگی طاها کوچولو
قندوعسلم الان توشیش ماهگی هستی خیلی هم شیطون شدی واقعا کنترلت سخت شده ازبس دست وپا میزنی .
برات زبون درمیاریم توهم همین کارومیکنی وزبون کوچیکتومیاری بیرون ومیخندی .
به گفته دکترت خیلی کنجکاوهستی وبادقت به کشف محیط اطرافت میپردازی و هرجا میبریمت اون چشمای مشگی وبراقتو تا اخر باز میکنی وهمه جارو موشکافانه نگاه میکنی.
اخه من فدای اون چشمای براق وخوشگلت بشم که باهاش توچشمامونگاه میکنی .
پسرشجاع مامان وقتی جاروبرقی روشن میشه بدون اینکه ازصداش بترسی با دقت به اون نگاه میکنی وهر طرف که جارو رو میبریم توهم نگاهت به سرعت به اون طرف میره.
وقتی هم لباسشویی رو روشن میکنم باتعجب به لباسایی که درحال چرخشن نگاه میکنی.
ازبس شیطون شدی که وقتی بغلت میکنم اگه روسری سرم باشه که سریع کشف حجاب میکنی اگرم نباشه موهامو میگیری تو مشتت ومیکشیش واصلا ولش نمیکنی ازدست توموهاموکوتاه کردم.
وقتی میری بغل بابایی یا اقاجون اونا چون موهاشون واسه کشیدن زیاد نیست به گوششون رحم نمیکنی ومحکم میگیریش تواون دستای کپل وکوچولوت ومیکشیش.
گل پسرشیطون مامانی تازگیا یه روش خوب واسه سرگرم کردنت پیدا کردیم واون اینه که یه تیکه کاغذ بهت میدیم وتواونومیبری جلوی چشمات وبهش خیره میشی وبا دستای کوچولوت اونومچاله میکنی وازبس تودستات باهاش بازی میکنی تا بالاخره خسته میشی.
فدای پسرمومن وگلم بشم که وقتی نماز میخونم اون با گوشه چادرم بازی میکنه وکنجکاوانه به حرکات رکوع وسجودم خیره میشه البته ناگفته نمونه که این روش مادرجون بهم یادداد چون تو نمیذاشتی نمازمونوسروقت بخونیم وگاهی گریه میکردی مادرجون هروقت نمازمیخوندتورومیذاشت کنارش تابا گوشه چادرش بازی کنی وسرگرم شی.از اون موقع دیگه موقع نمازخوندن توهم پیشم هستی واین باعث میشه که هم روی توتاثیر مثبت بذاره ومومن بشی هم مامانی نمازشواول وقت بخونه.
شازده کوچولوی من نمیدونی وقتی میخندی انگاردنیاروبهم میدن وحاضرنیستم یه لحظه خنده شیرین تو بادنیا عوض کنم
هروزکه میگذره بیشتراحساس میکنم تمام وجودمی ونمیخوام یه لحظه ازتودوربشم توبا اومدنت به زندگیمون گرمی ونشاط بخشیدی .
باوجوداینکه درطول روزبیشترپیش من هستی اما میتونم بگم خیلی بابایی هستی یه وقتایی که خیلی گریه میکنی واصلاساکت نمیشی به محض اینکه بابایی بغلت میکنه فورا ساکت میشی و واسش خودشیرینی میکنی ومیخندی قربون اون خنده هات